وقتی که در اوج جنایات رژیم صهیونیستی، نشریه «دیلی بیست» نوشت: «ایران را در وقایع غزه مقصر بدانید!» روشن بود که استراتژیست های غربی دل خوشی از صراحت تهران در دفاع از حقوق مردم فلسطین ندارند.

نسخه ایرانی برای پایان فتنه صهیونیستی

وقتی که در اوج جنایات رژیم صهیونیستی، نشریه «دیلی بیست» نوشت: «ایران را در وقایع غزه مقصر بدانید!» روشن بود که استراتژیست های غربی دل خوشی از صراحت تهران در دفاع از حقوق مردم فلسطین ندارند.

برای درک ریشه های این ناخرسندی​ باید به همدردی مردم ایران با مردم مظلوم فلسطین بازگشت، آن گاه که پس از جنگ جهانی دوم، کشورهای پیروز این جنگ خانمانسوز کشوری مجعول را در سرزمین فلسطین بنیان نهادند، بازگشت. همدردی مردمی که با وجود حمایت رژیم پهلوی از تل آویو، حاضر نبودند چشم خود را بر آنچه در فلسطین اتفاق می افتد، فروببندند.

در چنین شرایطی روشن است ​ با پیروزی انقلاب اسلامی، دولت برآمده از این انقلاب، مواضع تهران در قبال اسرائیل را ۱۸۰درجه تغییر داده و با دعوت از یاسر عرفات برای سفر به ایران، از مواضع انقلابی او حمایت کند. به این ترتیب عرفات که یکی از اولین مهمانان حکومت نوپای انقلابی بود، پس از تحولات عمیق سیاسی در تهران، متحدی تازه پیدا کرد که به جای همراهی با اسرائیل، آرمان آزادی قدس را در ذهن می پروراند.

به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی، نه تنها تهران از مبارزات آزادیبخش در سطح منطقه و جهان حمایت کرد، بلکه برای صدور انقلاب و ارائه یک مدل انقلابی در منطقه تلاش کرد.

تلاشی که خیلی زود خود را در قالب برگزاری راهپیمایی های روز جهانی قدس و نیز حمایت همه جانبه از مجاهدان در کشورهای مختلف دور و نزدیک نشان داد و باعث خشم متحدان صهیونیست های خاورمیانه شد.

به این ترتیب آنان که گمان می بردند با شکست اعراب منطقه در یک جنگ نظامی تحقیرآمیز و افول ستاره اقبال ناصریسم در منطقه، دولت اسرائیل با حمایت کشورهای مختلف رسمیت یافته است، خیلی زود دریافتند ریشه های مقاومت فلسطینی، نه در ایده های پان عربیستی، که ناشی از ارائه قرائتی تازه از اسلام است؛ اسلام انقلابی و ظلم ستیز.

نمود عینی چنین قرائت نوینی از اسلام که حاصل رهیافت های تازه در عصر پسااستعماری بود، خود را در جریان شکل گیری نهضت های مقاومت در لبنان، فلسطین و کشورهای مختلف منطقه نشان داد و از همان زمان بود که کشوری با رویای تسلط بر «نیل تا فرات» برای غلبه بر مردم بی دفاع فلسطین دچار بحران شد و طی شش دهه گذشته نتوانسته زیاده خواهی های خود را از مرزهای فلسطین فراتر ببرد، هرچند استراتژیست های این کشور منتظر فرصتی برای پیاده سازی اهداف منطقه ای خود هستند.

از حمایت رسانه ای تا همراهی سیاسی

دفاع ایران از فلسطین، متکی بر یک آرمان انقلابی به منظور پایان دادن به اشغالگری در اراضی فلسطینی است. همان رویکردی که طی سال های اخیر در مقابل راهبرد نسل کشی و آواره سازی میلیون ها شهروند مسلمان ایستاده است. براساس همین رویکرد انقلابی است که تهران فراتر از حمایت رسانه ای از مقاومت فلسطینی، طی سه دهه گذشته باعث تقویت گروه های مقاومت شده است. گروه هایی که هرچند در گذشته با تکه های سنگ در مقابل اشغالگران می ایستادند، اما حالا موشک هایشان گنبد آهنین تل آویو را به سخره گرفته است.

با آن که اسرائیل طی این مدت بارها تلاش کرد تا مقاومت فلسطینیان را ساخته اراده ایران نشان داده و فلسطینیان را خواستار صلح با رژیم صهیونیستی نشان دهد، اما مقاومت خودجوش مردم فلسطین، اکنون تردیدی باقی نگذاشته که مقاومت در برابر اشغال، برآمده از خواسته ای عمومی در فلسطین است.

گفتمان سازی انقلابی فراتر از تسلیح نظامی

به این ترتیب می توان گفت،​ آنچه ایران بر اساس آموزه های اسلام انقلابی​ در حمایت از مردم مظلوم غزه ارائه کرده است، بیش از آن که معطوف به حمایت های مادی باشد، به سبب گفتمان سازی در سطح منطقه اثرگذار بوده و توانسته گفتمان مهم «مقاومت» را ترویج و تکثیر کند. گفتمان مقاومت که بدیلی برای ایدئولوژی های پان عربیستی و صلح مبتنی بر سازش ـ تشکیل یک کشور با دو دولت ـ است، اولا اسرائیل را رژیمی نامشروع دانسته و بر حق مردم فلسطین بر تعیین سرنوشت اصرار می ورزد و ثانیا دروغ پردازی هایی را که به کوچ اجباری یهودیان از اروپا انجامیده و به تلاش برای شکل گیری حکومتی مجعول می انجامد، افشا می کند. این گفتمان هرچند الزاما متکی بر ابزارهای فیزیکی نبوده و بیشتر به تقویت اراده و روحیه مردم رنج کشیده خاورمیانه نظر دارد، اما طی سه دهه اخیر توانسته رزمندگان مقاومت را به منظور ایستادگی بر اهداف و آرمان های خود، تجهیز کند.

کانون مرکزی گفتمان مقاومت، اتحاد مسلمانان در جهان اسلام و پایان دادن به تفرقه افکنی هایی است که به نام شیعه و سنی در کشورهای اسلامی رواج یافته است؛ همان تفرقه افکنی های رادیکالیستی که متأثر از عروسک های افراطی دست ساخته سرویس های امنیتی غرب برای غلبه بر اتحاد مسلمانان برای حل اصلی ترین مساله امروز مسلمانان است. با این حال در گفتمان مقاومت، اتحاد مسلمانان برای پیگیری یک هدف کلیدی، یعنی مبارزه با ظلم و کشورسازی مجعول صهیونیستی در کانون توجهات قرار گرفته و مبنای فکری این مقاومت نیز نه گرایش های ناسیونالیستی که شش قرن پیش بی فرجام بودن خود را به نمایش گذاشت، بلکه آموزه های دینی است که دعوت به ظلم ستیزی و جهاد می کند.

مولفه های مقاومت​ در کلام امام(ره) و رهبری

در ادبیات بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، به عنوان ایده پرداز اصلی مکتب مقاومت، مساله فلسطین نه فقط مساله ای اسلامی که حتی فراتر از مرزبندی های دینی، یک مساله انسانی تلقی شده و بر همین اساس نیازمند یک راهبرد فراگیر است. ایشان در یکی از فرازهای بیانات خود می فرمایند: «اسرائیل دشمن بشریت و دشمن اسلام است.» ایشان با طراحی دقیق منازعه ای تاریخی میان «مستکبرین» و «مستضعفین»​ تصریح می کنند« روز قدس روز جهانی است، روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد.» روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است. ایشان با فاصله گرفتن از نظریه های معمول روابط بین الملل​که متکی بر اراده دولت هاست، مساله فلسطین و گفتمان مقاومت را مساله ای مردمی و نه دولتی ارزیابی کرده و بیان می کنند: در روز قدس ملت ها باید به حکومت هایی که خائن هستند، هشدار دهند. ایشان با برجسته کردن اهمیت اتحاد دنیای اسلام برای غلبه بر صهیونیست ها​ با اشاره به تجارب تاریخی اظهار می کنند: مسلمین اگر چنانچه با هم وحدت کلمه پیدا کنند، نه قضیه قدس پیش می آید و نه قضایای افغانستان پیش می آید. ایشان در همین زمینه به سیاستمداران در خاورمیانه یادآوری می کنند: رژیم نژادپرست صهیونیستی همواره عامل تفرقه در میان دولت های منطقه است.»

امام خمینی(ره) با یادآوری ارزش هایی که در غرب بظاهر ترویج می شود و نیز به منظور افشای راهبرد یک بام و دو هوای این کشورها تاکید می کنند: دفاع از صهیونیست ها، قربانی کردن احترام به حقوق بشر، دموکراسی و آزادی است.

تهران برخلاف بسیاری از کشورهای منطقه در مساله فلسطین، صراحتی قابل درک دارد. بر همین اساس است که رهبر انقلاب فرموده اند: در مسأله فلسطین، آنچه هدف است، استنقاذ فلسطین است؛ یعنی محو دولت اسرائیل. ایشان با بیان این که «مقاومت تنها راه آزادسازی فلسطین است»، تصریح می کنند که «تنها راه حل فلسطین، بازگشت فلسطینی ها به سرزمین های خود و اخراج صهیونیست های غاصب از آنجا می باشد.» حضرت آیت الله خامنه ای، رژیم صهیونیستی را ریشه بحران خاورمیانه دانسته و با اطمینان ناشی از ایمان به تحقق وعده های الهی​ نوید می دهند: «فلسطین قطعا روزی را خواهد دید که رژیم صهیونیستی دیگر وجود ندارد.»

«همه فلسطین برای همه مردم فلسطین» شعار استراتژی ایرانی برای دفاع از فلسطین است و در همین باره رهبر انقلاب توصیه می کنند: «همه کشورهای اسلامی باید دست در دست یکدیگر در مقابل صهیونیسم غاصب و متجاوز بایستند.» ایشان بر فلسطینی شدن فلسطین از نهر تا بحر تاکید کرده و بارها بر این مهم تصریح کرده اند که انقلاب اسلامی الگوی مقاومت فلسطینی است و بر همین اساس است که ایشان تصریح می کنند: «پیروزی ملت فلسطین در بازگرداندن حق خود، دشوارتر نیست از پیروزی ای که ملت ایران در ایجاد جمهوری اسلامی در ایران داشت.»

شکست از مقاومت، خاطره تلخ صهیونیست ها

اکنون سه دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی می توان دریافت که راهبرد مقاومت تا چه اندازه توانسته است رزمندگان فلسطینی را به هدف نزدیک تر کند. رسوایی تل آویو در حمله به جنوب لبنان و مجبور شدن به عقب نشینی از این منطقه، در کنار شکست های پی در پی این رژیم در حمله به غزه، همگی نشان از آن دارد که مقاومت بیش از آنچه صهیونیست ها می پندارند، قدرتمند شده و اکنون قابل حذف از معادله فلسطین نیست.

شکست طرح های صلح به دلیل ذات نژادپرستانه و خوی تجاوزکار اسرائیل از یک سو، کمرنگ شدن انگاره های پان عربیستی در منطقه از سوی دیگر و ادامه تجاوز اسرائیل با وجود اصرار مهم ترین متحد این کشور یعنی آمریکا بر تن دادن به صلح، همه و همه نشان می دهد که مقاومت، مهم ترین قطعه در پازل حل ناشده فلسطین است؛ قطعه ای که بر مقاومت تا رسیدن به حق برخورداری از یک دموکراسی ایده آل تاکید دارد. هرچند این نسخه ای نیست که متحدان رژیم صهیونیستی آن را بپذیرند، اما روند پیروزی های مقاومت در منطقه طی دو دهه اخیر نشان می دهد که بزودی جهان چاره ای جز پذیرش نسخه ایرانی برای درمان درد فلسطین ندارد. نسخه ای که نه چون پیشنهادهای آتش بس قاهره موقت و شکننده است، نه چون طرح صلح آمریکایی متکی بر نژادپرستی صهیونیستی است و نه حتی مانند شعارهای قومیتی برخی دولتمردان عرب، مساله انسانی فلسطین را به یک اختلاف قومی و نژادی فرومی کاهد.

رونمایی از نسخه ایرانی حل مساله فلسطین

چنان که اشاره شد، تهران راهکاری همه جانبه برای حل مساله فلسطین دارد؛ راهبردی که منافع یهودیان، مسیحیان و مسلمانان این سرزمین را برای همیشه تامین می کند. بر همین اساس می توان مولفه های زیر را از جمله لایه های معنایی این نسخه سیاسی ارزیابی کرد.

۱ ـ تقویت گفتمان مقاومت در برابر گفتمان سازش

۲ ـ تکیه بر وحدت جهان اسلام و ترک اختلافات داخلی

۳ ـ تجهیز مردم فلسطین به منظور امکان پیاده سازی گفتمان مقاومت

۴ ـ توجه به وجه انسانی بحران فلسطین، ورای اختلاف افکنی های دینی و مذهبی

۵ ـ انزوای حامیان رژیم صهیونیستی

۶ ـ شکل گیری جبهه ای از دولت های اسلامی برای کمک به محور مقاومت

۷ـ دفاع از دموکراسی در فلسطین با در نظر گرفتن حق تعیین سرنوشت برای همه فلسطینیان ورای مذهب و قومیت

۸ ـ مرزبندی معنایی با تروریسم و افشای ماهیت جعلی گروه های تروریستی که هدفشان بدنامی مقاومت در منطقه است.

۹ ـ اصرار بر ماهیت تجاوزکارانه صهیونیست ها و افشای محاصره نژادپرستانه رسانه ای مقاومت با استفاده از امپراتوری های خبری

۱۰ ـ ایمان به محو کامل اسرائیل

بنابراین چنان که می توان مشاهده کرد، در نسخه ایرانی حل مساله فلسطین، هرچند غایت، رسیدن به صلحی دموکراتیک است، اما مسیر این صلح از میان «مقاومت مسلح» و «اتحادی استراتژیک» می گذرد. در سه دهه گذشته گام های دهگانه تهران برای دستیابی به فرجام نهایی، یک به یک در حال طی شدن است.

صهیونیست ها خوب می دانند ​ با وجود همه ادعاها و رجزخوانی ها، دموکراسی یعنی «مرگ صهیونیسم» و این فرجام محتوم رژیمی است که طی شش دهه با وجود خونریزی های بسیار نتوانسته از باتلاق تجاوزگری بیرون آید.

محمود هرندی

لینک منبع : لینک به مطلب