کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به نوعی تداعی کننده کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ شد. در این رخدادهای تأسف بار مشابهت های متعددی وجود دارد.

کودتای ۲۸ مرداد، پایانی بر نظام نیم بند مشروطه

کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به نوعی تداعی کننده کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ شد. در این رخدادهای تأسف بار مشابهت های متعددی وجود دارد.

هردوی این کودتاها بر عمر هر چند نیم بند و کم فروغ نظام مشروطه حکومت در ایران پایان داد؛ در شکل گیری و مجرا ساختن هر دوی این رخدادها دولت انگلستان نقش تعیین کننده و درجه اولی ایفا کرد؛ هر دوی این کودتاها در راستای حاکم ساختن روش استبدادی و خودکامانه حکومت صورت عملی به خود گرفت؛ در هر دوی این حوادث موضوع تحکیم و تثبیت منافع نامشروع بریتانیا در مناطق نفتی ایران از اهمیت قابل توجهی برخوردار بود؛ هردوی این کودتاها به دستاویز جلوگیری از نفوذ کمونیسم در ایران به مورد اجرا گذارده شد؛ و در نهایت این که کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ برای تمام کسانی که واقعه تأسف بار و بسیار بدفرجام کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ را در حافظه تاریخی خود داشتند، بار دیگر خاطره عدم مشروعیت سلسله پهلوی و نقش قاطعی را که قدرت های سلطه جوی خارجی در تکوین و شکل گیری آن ایفا کرده بودند، زنده ساخت.

جامعه ایرانی بار دیگر قربانی مطامع استعماری کشورهای سلطه جوی بیگانه شده بود. سلطه جویی کشورهای خارجی در ایران سابقه کمی نداشت؛ با این حال هیچ گاه کسی به یاد نداشت تا این اندازه که پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ رخ داد، حاکمیت داوطلبانه و خودخواسته حمایت و سلطه بیگانگان را جهت تثبیت موقعیت خود و البته در راستای تضییع حقوق و منافع مردم کشور برخود پذیرا شده و در جبهه ای واحد با بیگانگان سلطه جو در برابر جامعه ایرانی و منافع و خواست های آنان در شئون و سطوح مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی موضع بگیرد. مهم ترین اهداف و پیامد های کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲طی یک دهه آینده حکومت محمدرضا پهلوی را می توان به شرح زیر صورت بندی کرد.

۱ـ کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲ در نقض صریح حق حاکمیت ملی ایرانیان و در راستای از میان برداشتن همان نظام ناقص و نیم بند مشروطه صورت عملی به خود گرفته و به تبع آن مشروطیت زدایی و نقض قانون اساسی و متمم آن با شتاب و گستاخی بیشتر و عیان تری رخ داد.

۲ـ همچنان که دلخواه حامیان خارجی حکومت کودتا بود، مخالفان و منتقدان سیاسی و مذهبی و کسانی که فعالیت سیاسی مسالمت آمیز در چارچوب قانون اساسی مشروطیت را حق قانونی خود می دانستند بسرعت سرکوب و از میان برداشته شدند و بالاخص دستاویز مبارزه با کمونیسم و گروه های سیاسی وابسته به سیاست شوروی در ایران باعث شد تا افراد و گروه های سیاسی و مذهبی حامی حقوق و منافع مردم ایران به گونه ای جدی تر و حساب شده تر از عرصه سیاسی و اجتماعی کشور منزوی شده و کنار گذاشته شوند.

۳ـ کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا حد زیادی حاصل و برآیند شکل گیری نظم نوین جهانی و آغاز جنگ سرد میان دو بلوک شرق و غرب بود و این خود البته باعث شد، حامیان و مجریان خارجی کودتا (انگلستان و آمریکا) در راستای اهداف و منافع بزرگ تر، حساس تر و بدون اغماض تر خود در مقابله با اردوگاه شرق (تحت رهبری روسیه شوروی که مرزهای آبی و خاکی بسیار گسترده ای با ایران داشت) پروسه سلطه روزافزون خود بر شئون مختلف کشور را با بی اعتنایی بیشتری به حقوق و مصالح جامعه ایرانی دنبال کنند.

۴ـ بنابراین ایران بزودی در ردیف مهم ترین قلمروهای اقماری آمریکا و جهان غرب در مقابله با شوروی قرارگرفت.

۵ ـ در این برهه هیچ گاه حاکمیت پهلوی نشان نداد که به منافع ملت ایران و سرنوشت کشور در چارچوب مشروطیت و حق حاکمیت ملی علاقه مند است و تقریبا تمام سیاستگذاری ها و برنامه های داخلی و خارجی آن در پیوند با خواست ها و علایق سلطه جویان بیگانه (آمریکا سپس انگلستان) صورت عملی به خود گرفت.

۶ ـ در نهایت این که باوجود تمام اعمال فشارها، سرکوبگری ها و طرح های ریز و کلان دیگری که حاکمیت با حمایت و هدایت حامیان خارجی خود برای نقض حقوق مردم ایران در راستای دکترین جدید سیاست غرب در کشور و منطقه به مورد اجرا گذارد، شواهد و قراین موجود حکایت از آن داشت که کمتر از یک دهه پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ عصر جدید و در عین حال تعیین کننده تری از مبارزه و مقابله ملت ایران با استبداد داخلی (با تمام انگاره ها و نمادهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن) و سلطه جویان خارجی در حال شکل گیری و سربرآوردن است.

مظفر شاهدی

پژوهشگر تاریخ معاصر

لینک منبع : لینک به مطلب