از زمان های بسیار دور افرادی بودند که به دنبال کیمیایی بودند تا بتوانند انسان را جاودانه کنند و جلوی پیری و فنای انسان را بگیرند و حتی بتوانند جلوی بیماریها، مشکلات و اختلالات جسمی و روحی و روانی انسان را بگیرند و او را از شر بیماری ها و دردها و مرض ها نجات دهند. این افراد که اکثراً اشخاص نابغه در طول تاریخ بودند و دست به اکتشافات بسیاری زده اند که زندگی انسان را دگرگون کرده است، اما هرگز موفق به کشف کیمیای جاودانه کننده ی انسان نشده اند و نتوانستند به راز این کیمیا پی ببرند. هر چند که با اکتشافاتشان توانستند گوشه ی ناچیزی از بیماری و گرفتاری های انسان را برطرف کنند، اما هرگز موفق به از بین بردن برخی بیماری ها و گرفتاری های انسان نشده اند، و هرگز موفق نشده اند که بفهمند چرا انسان مریض می شود، پیر(پیری زود رس) می شود، و چرا برخی انسان ها وقتی کینه ای نسبت به شخصی در دل دارند، این کینه هرگز از بین نمی رود، یا اینکه شخص چرا نسبت به پاکیزگی وسواس زیاد دارد، یا چرا برخی صداهایی می شنودند که دیگران نمی شنوند، یا اینکه چرا اشخاص اعتقاد به مریخی ها دارند، یا اینکه چرا اشخاص با کسانی حرف می زنند که دیگران نمی بینند، یا اینکه چرا برخی دیوانه می شوند، جنون می گیرند، یا اینکه چرا انسان به بیماری مبتلا می شود، چرا افسرده می شود، بدبین می شود، نحس می شود، قاتل می شود، دزد می شود و … .
شاید این مقاله بتواند گره از تمام این اسرار بردارد و علت و ریشه ی تمام بدبختی، بیماری ها، امراض و دردهای بشری را تسکین دهد. دردهایی مانند پیری، مرگ، بیماریی های ناشناخته و نادرمان، بیماری عجیب جسمی مانند : آنمی، هپاتیت، سل و سرطان و تومور و غده ها و … ، بیماری های روحی و روانی مانند : وسواس، شیزوفرنی، اسکیزوفرنی، سادیسیم، مازوخیسم، و … و هزاران بیماری مختلف جسمی و روحی و روانی دیگر.
وقتی به گزارشات اکثر پزشکان، روان شناسان، بیولوژیست ها، زیست شناسان، شیمی دانان و … درباره ی علت بیماری ها و امراض و گرفتاری ها و مشکلات انسان، نگاهی بیاندازیم، به این پی می بریم که اکثراً موافق به این هستند که افسردگی، غم، عصبانیت، و … ریشه ی اکثر این بیماری ها هستند. اما ریشه ی این افسردگی ها، غم ها، عصبانیت ها و … از چیز دیگری نشأت می گیرد و آن فقط نیاز است. وقتی شخص نیاز به عشق و محبت دارد، این عمل برایاو بروز داده نشود، افسرده و غمگین می شود و گاهی در برخورد با دیگران عصبانی می شود. وقتی شخصی به چیزی نیاز دارد و آن را به دست نیاورد، ناراحت و افسرده و غمگین می شود و حتی در مواردی بیش از حد عصبانی می شود.
اما یکی از بزرگترین نیازهای انسان که به هیچ عنوان نمی توان آن را انکار کرد، نیاز جنسی است. نیازی که موجب بقای نسل انسان می شود. نیازی که منجر به از بین بردن انحرافات شخصی و حتی اجتماعی می شود. نیازی که در صورت برآورده شدن، بسیاری از بیماری های جسمی و روحی و روانی انسان را از بین می برد.
امروزه تمام دکترها، روانشناسان، روح شناسان، بیولوژیست ها، متافیزیکی ها و … متخصص، در بسیاری از بیماری های جسمی و روحی و روانی انسان درمانده اند. بیماری هایی مانند : پیری زود رس، وسواس، افسردگی، سرطان، غده، اکثر بیماری روحی و روانی دیگر و … .
شاید اگر تمام این گروه های متخصص، نگاهی عمیق به بیماری جنسی و عوامل آن ها و اختلالاتی که ایجاد می کنند، دقت کرده باشند، نه تنها به راز این بیماری ها، بلکه به رازهایی پی می برند که منجر به از بین بردن پیری انسان، بیماری های جسمی و روحی و روانی و … انسان می شوند.
انسان در مراحل مختلف زندگی، گرفتار اختلالات جنسی می شود که این اختلالات به صورت های مختلف خود را نشان می دهد و سبب مشکلات خاصی می شوند که یکی پس از دیگری خود را بروز می دهند.
گاهی وقت ها اختلالات جنسی، از بینایی انسان را گرفتار می کند و انسان را به جذبه ی زیبایی های بدن وادار می کند. زیبایی هایی مانند : صورت، چشم ها، لب ها، سینه ها، کمر، باسن و … . همین عامل باعث می شود که شخص به تصاویر مستهجن روی آورد و به جمع آوری آن ها، انتشار آن ها، کشیدن آن ها به صورت نقاشی، نوشتن داستان و فیلم نامه و ساخت انیمیشن و فیلم و … تمایل پیدا می کند.
گاهی وقت ها اختلالات جنسی، از لامسه ی انسان را گرفتار می کند و انسان را جاذب لمس لذت بخش می کند. لمس بدن جنس مخالف، لمس آلت تناسلی خود و جنس مخالف و …. همین عامل سبب می شود که انسان دست به ساخت لباس های بسیا تنگ و نازک و لطیف و تحریک برانگیز می کنند.
گاهی وقت ها هم اختلالات جنسی از حواس دیگر مانند : شنوایی و … انسان را به سوی این قبیل موارد متمایل می کند.
در این بین شخص گرفتار تصورات و تذهنات و تخیلات و … خاصی می شود که او را مورد فشار قرار می دهد که خود را ارضا کند. این ارضائات ممکن است به صورت تخیلی باشد، یا به صورت عملی روی خود یا جنس مخالف و یا جنس موافق باشد.
هجمه ی اختلالات جنسی بسیار زیاد است و تنها راه درمان آن ها، برطرف کردن نیاز جنسی است که تنها راه آن ازدواج به موقع است و این ازدواج دقیقاً باید در زمانی که شخص به بلوغ جنسی می رسد، حقیقت یابد تا شخص در ادامه ی زندگی هرگز به اختلالات جنسی مبتلا نشود.
اما این اختلالات جنسی، با بروز خود، به دلیل تحریکات غده های مختلف بدن و ترشح غده های مختلف بدن و بروز واکنش های شیمیایی مختلف در بدن، در انسان در دوره های مختلف سبب بروز واکنش های مختلفی می شوند که این واکنش ها، سبب اختلالاتی در جسم و روح و روان انسان می شوند که همین ها را بیماری های جسمی و روحی و ورانی می گوییم؛ که اگر تحت تأثیر عوامل بیرونی قرار گیرند، منجر به بروز بیماری های جدیدتری می شوند که شناخت آنچنانی از آن ها نداریم، چون راه تشخیص، علت یابی، علائم و … آن ها را اشتباه بررسی و تفحص می کنیم. اختلالات جنسی به دلیل تحریک و ترشح غده های بدن، و بروز واکنش های شیمیایی پیچیده در بدن، در تمام حواس انسان می توانند تأثیر بگذارند و بسته به این تأثیرات، منجر به بروز عوارض در حواس انسان می شوند. حواس بینایی، لامسه، چشایی، شنوایی، بویایی و … .
یکی از دلایل اصلی و مهم این تفحص و بررسی های اشتباه، ریشه ی در شرم و حیای انسان دارد. یعنی انسان ها طوری آموزش دیده اند که قادر به بیان اختلالات جنسی خود نیستند و این شرم و حیا جلوی بیان آن ها را می گیرد و از انی می ترسند که به شخص انگ اختلالات جنسی بزنند. اختلالات جنسی گناه نیست که از آن کوه بسازیم بلکه یک بیماری است مانند هر نوع بیماری که انسان دارد.
همین شرم و حیا، سبب شده که امروزه هیچ اطلاعات دقیقی از علت و علائم دقیق بیماری های جسمی و روحی و روانی انسان نداشته باشیم و برای شناخت آن ها، درمان آن ها و … دچار سردرگمی شویم.
گفتیم که با بروز اختلالات جنسی، در دوره های مختلف، در انسان سبب بروز واکنش های مختلف می شوند که به نوبه ی خود منجر به اختلالاتی در جسم و روح و روان انسان می گردند که ما به این ها بیماری های جسمی و روحی و روانی می گوییم. مثلاً در اشخاصی که گرفتار زورگیری می شوند و یا به دلیل جهل و نادانی و نرسیدن به بلوغ جسمی و عقلی گرفتار این مورد می شوند، شخص گرفتار مشکلاتی در حیطه ی جنسی می شود که برای بروز آن و کسب لذت دست به هر کاری می زند. همین عامل سبب می شود که شخص انرژی از دست بدهد و احساس به خوردن غذای زیاد بکند. یعنی پرخوری. در مرحله های بعد چون غدد جنسی مدام تحریک می شوند و به ترشح می پردازند، اگر شخص به صورت تخیلی خود را ارضا کند، سبب می شود که حوزه ی فکری، عقلی، مغزی، ذهن، هوش و حافظه و … او گرفتار اختلال شود و همین اختلال اگر تحت تأثیر واکنش های بیرونی قرار گیرد، سبب بروز معزلات دیگر می شود که بیان می شوند. اما اگر شخص به صورت عملی با دیگران خود را ارضا کند، اختلالاتی در حوزه ی جسمی در او ایجاد می شود.
گفتیم که شخصی که از تخیلات خود را ارضا می کند، اگر گرفتار واکنش های بیرونی شود، سبب بروز معزلات دیگری می شود. مثلاً اگر شخصی با او دعوا کند و به او صدمه بزند، این شخص در نظر او تا همیشه یک شخص مورد تنفر و انزجار قرار می گیرد و همیشه به دلیل این دعوا و صدمه، او را فراموش نمی کند و نمی بخشد و همیشه از او متنفر می ماند و این تنفر خود را به صورت های دیداری و شنیداری و … نشان می دهد و این منجر به وسواس و حساسیت به آن شخص می شود.
یا مثلاً اگر واکنش بیرونی این باشد که شخصی به او غذایی را تعارف می کند و در صورت خوردن حال او به هم می خورد و مشکلی جسمی مانند تهوع، دل درد، سردرد و … رخ بدهد، در این شرایط او دچار وسواس غذایی می شود و از خوردن و آشامیدن غذاها و آشامیدنی دیگران، خود داری می کند و تا همیشه این عامل همراه او است که احساس می کند وقتی غذایی از کسی بگیرد، او مبتلا به بیماری می شود و هرگز از دست دیگران غذا نمی خورد.
در مورد کسانی که مبتلا به وسواس پاکیزگی هستند هم همین طور است.
پس شخصی مبتلا به اختلالات جنسی در صورتی که در معرض واکنش های بیرونی قرار گیرد، بسته به این واکنش های بیرونی، چیزی در او به صورت دائمی رشد پیدا می کند که یکی از این چیزها، وسواس است.
حال بحث در این جاست که اگر متخصصین ذکر شده، به اختلالات جنسی بیشتر توجه کنند و آن ها را بیشتر مورد آنالیز قرار دهند و شخص را به صورت عادی قانع کنند که اختلالات جنسی عیب و عار و ننگ نیست تا شخص بتواند به راحتی درباره ی علت، عوامل، اثرات، واکنش های جنسی خود صحبت کند، نه تنها ریشه ی بسیاری از بیماری های جسمی، بلکه ریشه ی بسیاری از بیماری های روحی و و رانی انسان کشف خواهند شد و با دانستن علت آن ها، به کشف راه درمان آن ها منجر می شود.
حال باید پذیرفت که ریشه ی تمام بیماری های جسمی و روحی و روانی انسان، از جمله : بیماری های جنسی، کم خونی، فشار خون ها، عوارض قلبی، عوارض تنفسی، و … و وسواس های مختلف، سادیسم شدن، مازوخیسم شدن، اسکیزوفرنی، شیزوفرنی و …. همه و همه ناشی از اختلالات جنسی است که تحت تأثیر واکنش های بیرونی قرار می گیرند.
حتی پیری زودرس، تغییر رنگ اعضای بدن، از کار افتادن برخی غده های بدن مانند غده های جنسی، اختلال در خواب، خوردن، عصبانیت، توهم و تخیلات و تفکرات پوچ و بی معنی، کج فهمی، جهالت و … همه و همه ناشی از اختلالات جنسی و تأثیر واکنش های بیرونی بر آن هاست.
با بررسی این عوامل می توان پی برد که اگر متخصصین بتوانند غده های جنسی را مورد آنالیز تمام قرار دهند که در صورت تحریک و بروز، چه نواحی را تحت تأثیر قرار می دهند و چگونه تحت تأثیر قرار می دهند و اثرات و عوارض آنها را پی ببرند، بدون شک می توانند ریشه ی تمام بیماری های جسمی، روحی و روانی انسان را کشف کنند و حتی می توانند ریشه ی پیر شدن یا جوان شدن انسان را کشف کنند و حتی می توانند ریشه ی انرژی اشخاصی که نحوست دارند، بدشناسی دارند و … را کشف کنند و این بدون شک دریچه ی بسیاری از علوم را کشف خواهد کرد.
سید احسان راستگو سوق
