کوروش بزرگ، ابر مرد ایران زمین، شاهنشاه بی همتا، یگانه اختر پرفروغ آسمان کهن نگاری جهان،...

کوروش پدر ایران زمین

کوروش بزرگ، ابر مرد ایران زمین، شاهنشاه بی همتا، یگانه اختر پرفروغ آسمان کهن نگاری جهان، شاه انسان، پسر بهشت در اوستا ، سیروس تورات ، سایروس انجیل ، ذوالقرنین افسانه ای قرآن، رهاننده یهودیان، پدر سرزمین ایرانیان، بخشنده پر آوازه، نخستین بنیان گذار فرمان حقوق بشر ،نخستین دادگستر گیتی ، بنیانگر نخستین شاهنشاهی چند سرزمینی در گیتی، آزادساز و رهاننده برده ها و در بندیان، بنیان گذار فرمان روایی پرآوازه و با شکوه هخامنشیان، نخستین پادشاه شاهنشاهی هخامنشیان می باشد.

وی هیچگاه همتایی در این جهان نداشته و نخواهد داشت، کوروش یک مسیح بود، ویا بهتر بگویم کوروش یک استوره و افسانه بود، وی دین ها ، کیشها و نژاد های گوناگون را گرامی می داشت. او سده ها از زمانه خود جلوتر بود. مردی که سرنوشت در باره اش فرمان داده که باید برتر از دیگران باشد.

در باره نام وی کتزیاس و پلوتارک، نام کوروش را به چَم «خورشید» دانسته اند.

نیای کوروش برای چندین پشت بر دودمان های پارس فرمانروایی می کرده اند که از تراشگری ها و گزارش های کهن نگاری هم روزگار کوروش هویدا است.

در سنگ نبشته کوروش در پاسارگاد آمده است:

«من کوروش شاه هستم، شاه هخامنشی»، «کوروش، شاه بزرگ، شاه هخامنشی» یا «کوروش، شاه بزرگ، پسر کمبوجیه، شاه هخامنشی».

در تراشگری های شهر بابل از اور اینگونه آغاز می کند:

«کوروش، شاه همه جهان، شاه سرزمین انشان، پسر کمبوجیه، شاه سرزمین انشان»

و در استوانه کوروش، می گوید:

«فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ شهر انشان، نواده کوروش، شاه بزرگ، شاه شهر انشان نواده چیش پیش، شاه بزرگ، شاه شهر انشان، از خانواده ای که همیشه پادشاه بوده است»

گسترش پهنه فرمانروایی

وی توانست برای نخستین بار دودمان های پارسی را یک پارچه نموده و زیر یک پرچم گردآورده و بزرگترین شاهنشاهی روزگار را پایه گذاری نماید. کوروش در ابتدا با همراهی سه خاندان از شش خاندان مادی توانست ماد ها را شکست دهد و خود را شاه ماد ها بنامد، کوروش پس از بدست آوردن ماد، خود را فرمانروای ماد خواند و فرنام شاهان ماد را به خود داد، اما در راستینگی سرزمین ماد به دست یک فرمانروای پارسی سرپرستی می شد و این رویداد برای نخستین بار پیشامد .

سپس وی به اندیشه بدست آوردن لیدیه افتاد و خود را برای نبرد با کرزوس فرمانروای لیدیه آماده نمود . در سال ۵۴۵ پیش از زادروز نبردهایی میان کرزوس و کوروش رخداد، در واپسین نبرد از آنجا که ارتش سواره لیدیه یکی از ارتش های سواره برتر بود، برای این خواسته ، کرزوس سپاهش را در سوی خاوری سارد در دشتی به نام هرموس آراست زیرا این دشت فراخ برای کارایی ارتش سواره پسندیده بود. کوروش برای ازکار افتادن ارتش سواره لیدیه، راهبرد هوشمندانه ای را بکار بست، چون اسب از بو و پیکر شتر رَم می کند، وی در جلوی رسته لشگرش رسته ای از شتر را آراست. اسب های لیدیه ای ها از بوی شتر رَم کردند و آشفتگی فراوانی در رسته های سپاه پدید آوردند و سواران نیز ناگزیر پایین آمدند و پیاده جنگیدند. سرانجام ایرانیان پیروز شدند و لیدیه ای ها به درون دژ پس نشستند و سرانجام پس از زمان کوتاهی دورگیری کوروش و سپاهش پیروز شدند. وی سپس خاور ایران و باختر آسیای میانه و ایلام و بابل را به گستره فرمانروایی خود افزود.

والتر هینتس، می گوید: «کوروش سه شاهنشاهی را سرنگون کرده بود: ماد، لیدیه و بابل. آیندگان فراموش نکردند که کوروش هیچ کدام از سه فرمانروا، نه آستیاگ، نه کرزوس و نه نبونعید را نکشت، به جای آن به دور کردن آن ها بسنده کرد تا آنجاکه برای آن ها زندگی شاهانه ای فراهم آورد. این رفتار در جهان باستان بی پیشینه بود و تا زمان کوروش هرگز روی نداده بود».

داستان ذوالقرنین

ویژگی های ذوالقرنین

بر پایه قرآن، ذوالقرنین، سه لشکرکشی برجسته داشت نخست به باختر، سپس به خاور، و سرانجام بخشی که در آن یک تنگه کوهستانی جای داشت، او آدم یکتا پرست و مهربانی بود و از روش دادگری گمراه نمی شد و به همین روی همیشه رو به مهرورزیدن به خدا بود، او یار نیکوکاران و دشمن ستمگران و ستمکاران بود و به دارایی و سرمایه گیتی دلبستگی ای نداشت، او هم به خدا باور داشت و هم به روز رستاخیز، او سازنده آب بندی بود، که در آن به جای آجر و سنگ از آهن و مس بهره گیری شده است و انگیزه او از ساختن این آب بند یاری به گروهی ستمدیده در برابر بیداد و ستم دودمان یاجوج و ماجوج بوده است.

ذوالقرنین در قرآن

داستان ذوالقرنین در قرآن در سوره کهف به این گزاره آمده است:

و از تو در باره ذو القرنین می پرسند. بگو: برای شما از او چیزی می خوانم. (۸۳) ما او را در زمین بزرگی دادیم و راه رسیدن به هر چیزی را به او نشان دادیم. (۸۴) او نیز راه را پی گرفت. (۸۵) تا به غروبگاه خورشید رسید. دید که در چشمه ای گِل آلود و سیاه غروب می کند و در آنجا مردمی یافت. گفتیم: ای ذو القرنین، می خواهی کیفر شان کن و می خواهی با آنها به نیکی رفتار کن. (۸۶) گفت: اما هر کس که ستم کند ما کیفرش خواهیم کرد. آن گاه او را نزد پروردگارش می برند تا او نیز به سختی کیفرش دهد. (۸۷) و اما هر کس که باور آورد و کارهای شایسته کند، پاداشی نیکو دارد. و در باره او فرمانهای آسان خواهیم راند. (۸۸) باز هم راه را پی گرفت. (۸۹) تا به جایگاه برآمدن آفتاب رسید. دید بر مردمانی طلوع می کند که به جز پرتو آن برایشان هیچ پوششی قرار نداده ایم. (۹۰) چنین بود. و ما بر سرگذشت او فراگیری داریم. (۹۱) باز هم راه را پی گرفت. (۹۲) تا به میان دو کوه رسید. در پس آن دو کوه مردمی را دید که گویی هیچ سخنی را نمی فهمند. (۹۳) گفتند: ای ذو القرنین، یأجوج و مأجوج در زمین بزهکاری می کنند. می خواهی خراجی بر خود مقرر کنیم تا تو میان ما و آنها آب بندی برآوری؟ (۹۴) گفت: آنچه پروردگار من مرا بدان توانایی داده است بهتر است. مرا به نیروی خویش یاری کنید، تا میان شما و آنها آب بندی برآورم. (۹۵) برای من تکه های آهن بیاورید. چون میان آن دو کوه انباشته شد، گفت: بدمید. تا آن آهن را بگداخت. و گفت: مس گداخته بیاورید تا بر آن ریزم. (۹۶) نه توانستند از آن بالا روند و نه در آن سوراخ کنند. (۹۷) گفت: این نیکی بود از سوی پروردگار من و چون مژده پروردگار من در رسد، آن را زیر و زبر کند و مژده پروردگار من راست است. (۹۸)

کوروش یا ذوالقرنین

در باره کیستی و شناخت ذوالقرنین از دیر باز گفتمان و پژوهش و بررسی بوده است تا این سرشت برجسته و راز آلود را بشناساند، در اینجا به چند تن از کسانی که در باره این جُستار پژوهش نمودند نمارِش می کنیم تا با دیدگاه شان آشنا شویم.

۱. مولانا ابوالکلام محی الدین احمد آزاد نامیده شده به ابوالکلام آزاد نویسنده تفسیر ترجمان القرآن ۲. سید محمدحسین طباطبایی نامیده شده به علامه طباطبایی نویسنده تفسیر المیزان و تفسیر نمونه در نسک تفسیر نمونه ۳. یا آیت الله محمد تقی مدرسی نویسنده تفسیر من هدی القرآن از تفاسیر شیعی قرآن به زبان عربی ۴. محمد صادقی تهرانی نویسنده تفسیر الفرقان (الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه) ۵. وهبه زحیلی رئیس گروه فقه مذاهب اسلامی نویسنده نسک تفسیر المنیر ۶. آیت الله ناصر مکارم شیرازی در تفسیر نمونه از تفاسیر شیعی قرآن ۷. دکتر عبد المنعم النمر بالاترین جایگاه دینی (وزیر اوقاف و کارهای دینی مصر) و بزرگترین چهره اسلام شناس امروزین در مصر که نوشتار پژوهشی وی پیرامون کورش ذو القرنین انجام داده که باره آگاهی و بازتاب دانشمندان ازهر واقع شد و نوشتار او در جهان عرب بازتاب و پذیرش چشمگیری یافت ۸. آیت الله میر محمد کریم علوی در تفسیر کشف الحقایق (با ترجمه عبدالمجید صادق نوبری) ، و ده ها پژوهش گر و دین یار و کهن نگار دیگر که برخی نیز بیگانه هستند همگی بر این اندیشه استوارند که کوروش همان پیامبری است که در قرآن به ذوالقرنین از او نام برده شده است.

دلایل مورخین برای اثبات ذوالقرنین بودن کوروش

نمارِش به ذوالقرنین در عهد عتیق

دادگری کوروش

پیوند کوروش و دوشاخ

برابری لشکرکشی های کوروش با لشکرکشی های سه گانه ذوالقرنین

آرامگاه کوروش

آرامگاه کوروش بزرگ در بازه نزدیک به یک کیلومتری جنوب باختری کاخ های پاسارگاد جای داد.

کیان

نگارنده : علی پورزارع گل نشینی

لینک منبع : لینک به مطلب