خشایارشا این ابر مرد کهن نگاری ایران زمین، شاه شاهان،یکه تاز بی همتا و یگانه نیرو زمان خود همه ابر قدرت ها و شاهنشاهی های زمان خود را شکست داد و بر آنها چیره شد و بزرگی شاهنشاهی باختریان را در هم شکست و آنها را به زیر پرچم ایران فرمانبردار خویش نمود ...

خشایارشا افسانه ای جاویدان

نام خشایارشا از دو بخش "خشای" به چَم (شاه) و "آرشا" به چَم (مرد) پدیدار شده و به چَم «شاه مردان» است، چَم(معنی) این نام می تواند «کسی که در میان شاهان پهلوان است» یا فرمانروای پهلوانان باشد. خشایارشا در زیشمار (سن) سی و چهار سالگی به پادشاهی رسید.

خَشایارشای بزرگ، فرنام به شاه شاهان پسر داریوش بزرگ و آتوسا دختر کوروش بزرگ، چهارمین پادشاه هخامنشی میان سال های (۴۸۵ تا ۴۶۵ پیش از زایش) بود.

بزرگترین شاهنشاهی روزمهان

رکورد بزرگترین شاهنشاهی جهان از دید توده مردم را شاهنشاهی هخامنشی در روزگار خشایارشا نزدیک ۴۸۰ پیش از زایش با داشتن ۴۴ درصد توده مردم سراسر جهان از آن خود دارد.شاید از همین روی می باشد که وی دشمنان فراوانی دارد و بیشترین نکوهشات از سوی باختریان و بیشترین یاوه گویی ها در میان شاهان ایران در باره خشایارشا افسانه ای می باشد.خشایارشا این ابر مرد کهن نگاری ایران زمین، شاه شاهان،یکه تاز بی همتا و یگانه نیرو زمان خود همه ابر قدرت ها و شاهنشاهی های زمان خود را شکست داد و بر آنها چیره شد و بزرگی شاهنشاهی باختریان را در هم شکست و آنها را به زیر پرچم ایران فرمانبردار خویش نمود. میتوان گفت پس از خسرو پرویز دومین شاهنشاهی بزرگ کهن نگاری جهان از دید گستره جغرافیایی را در روزگار شاهنشاهی ایشان جهان به خود دیده است.

چگونگی به پادشاهی رسیدن

داریوش پسران بسیاری داشت که بزرگترین آنها آرتابرزن بود که از دختر گئوبروو، همسر نخست داریوش بود، ولی داریوش، خشایارشا را که بزرگترین فرزند آتوسا دختر کوروش بود به جانشینی برگزید.

خشایارشا فرزند داریوش بزرگ و چهارمین شاهنشاه هخامنشیان است که در زیشمار سی و چهار سالگی به پادشاهی رسید و بیست سال بر ایران و بخش بزرگی از جهان فرمانروایی کرد ، وی دارای اندامی والا و چهره ای گیرا بود که نام وی هم این ویژگی ظاهری او را در بر دارد ، وی بیگمان یکی از پیچیده ترین کسان در کهن نگاری ایران و جهان به شمار می آید ، دوگانگی منش این شاهنشاه بزرگ از آنجا آغاز میشود که نویسندگان یونانی و به ویژه هرودوت از وی چهره ای نیمه دیوانه ساخته اند اما در نگاره ها و سنگ نبشته های برجا مانده از وی سرشت و منش والا و روان بزرگ او نمایان میشود که یک دوگانگی آشکار با یاوه گویی های یونانیان دارد .

سرشت خشایارشا

با نگرش به نام خشایارشا که از دو بخش "خشای" به چَم (شاه) و "آرشا" به چَم (مرد) ساخته شده و به چَم «شاه مردان» است، چم این نام می تواند «کسی که در میان شاهان پهلوان است»یا فرمانروای پهلوانان باشد ، بازگویی سنگنبشته ها از خشایارشا شاه چگونه است؟ «خدای بزرگی است اهورمزدا، که این گیتی شگرف را آفرید، که شادی را برای مردم آفرید، که خرد و کوشش را بر خشایارشا شاه فروفرستاد. خشایارشا شاه گوید: به خواست اهورامزدا من چنین هستم که راستی را دوست هستم. و بدی را نه ، نه مرا گرایش است که از سرشتی توانا بر ناتوانی بدی کرده شود و نه از ناتوان بر توانا ، مرد دروغگو را دوست نیستم ، تندخو نیستم و آنچه را در خشمم جای گیرد سخت به خِرَد نگاه می دارم ، سخت بر هوس خود فرمانروا هستم….. مردی که برعلیه مردی گوید آن مرا باور نمی آید تا هنگامی که سوگند هر دو را نشنوم…..». این نوشتار از سنگ نبشته ای است که در سال ۱۳۴۵ خورشیدی در نزدیکی تخت جمشید هویدا گردید ، کسی که چنین فروزه های برجسته ای دارد هیچگاه نمیتواند فراخوری با آن چهره ی بی بندوبار ، بی آرامش ، و ترسوی نگاشته شده در کهن نگاری یونانیان باشد .

اکنون درون مایه و گفتار های این سنگنبشته که مدرکی گواه مند و با برهان و رد نکردنی و دستکاری نشده و به دور از میهن پرستی می باشد را با آنچه باختریان و یونایان از روی رشک و کینه توزی بازگو می کنند را هم سنجی کنید و به پوچی گفتار هایشان پی ببرید.

کارهای خشایارشا

فرونشاندن شورش مصر و بابل

لشکرکشی به یونان و گشودن آتن

تنگه ی داردانل

نبرد ترموپیل

پیروزی آتن

نبرد سالامیس

نبرد پلاته

نبرد میکال

ویژگی های منش وی

از ویژگی ها رفتاری خشایارشا میتوان به نکته های زیر نمارش نمود تا بر پایه آنچه از داشته ها و دانسته های خودمان بازمانده است به شناخت بهتر وی بپردازیم نه نوشته های سراسر بدگویی و بداندیشی نویسندگان یونانی که شکست های پی در پی و فراوانی را پذیرفتند.

داد گرایی و دادگستری خواهی:

براساس لوحه آشکارساخته شده در نزدیکی تخت جمشید داد گرایی ایشان به روشنی دیده میشود ، او چنین می گوید: «مردی که همراهی می کند، برابر کار، او را پاداش می دهم. آنکه زیان می رساند، برابر زیان او را کیفر دهم.» بخواست اهوره مزدا این است کشورهایی جدا از پارس که من شاه آنها بودم ، من بر آنها فرمانروایی کردم ، به من باژ دادند ، آنچه از سوی من به آنها گفته شد آن را کردند ، آیین من است که آنها را نگه داشت.

کیش و باور های دینی

یکتا پرستی ایشان از این سنگنبشته نمایان میشود زیرا یکی از بزرگترین ویژگی ایرانیان یکتاپرستی آنها بود که آنان را همچون نخستین مردمان یکتاپرست گیتی شناسانده است :

خدای بزرگی است اهوره مزدا که این زمین را آفرید. که مردم را آفرید. که شادی را برای مردم آفرید. در میان کشورها جایی بود که پیشتر دیوها پرستش می شدند. پس بخواست اهوره مزدا، من آن پرستشگاه دیوها را ویران کردم و آگاه نمودم که دیوها پرستش نخواهند شد. در آنجا من اهوره مزدا و «آرتا ( راستی ) »را با فروتنی پرستش کردم. ای تو که در آینده خواهی بود، اگر می خواهی در زندگی شاد شوی و در هنگام مرگ خجسته گردی، آن دستوری که اهوره مزدا فرموده است ارج گذار و با فروتنی پرستش کن.

سازندگی

یکی از بارزترین فروزه های خشایارشا سازندگی و گرایش به آبادانی او بود :

خشایارشا شاه گوید: داریوش که پدر من بود بخواست اهوره مزدا ساختمان های زیبا بنا کرد… پس از آن من دستور نوشتن این سنگنبشته را دادم. داریوش که پدر من بود پس از خویشتن، مرا بزرگ ترین کرد. هنگامی که پدرم بمُرد، بخواست اهوره مزدا من به جای پدرم شاه شدم. هنگامی که من شاه شدم بسیار ساختمان های والا بنا کردم…

تبارنامه

خشایارشا همیشه تبار و نیک نژادی خود و کشورها زیر کشورمداری خود را نگارش میکرد :

من خشایارشا شاه هستم، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورهای دارای کشورهای بسیار، شاه در این زمین بزرگ دور و دراز، پسر داریوش شاه هخامنشی، پارسی پسر پارسی، آریایی از نژاد آریایی خشایارشا شاه گوید: پدر من داریوش بود. پدر داریوش ویشتاسپ نام بود. پدر ویشتاسپ ارشام نام بود. هم ویشتاسپ و هم ارشام هر دو زنده بودند که بخواست اهوره مزدا، پدر من (داریوش) شاه شد .

مردمان زیر فرمان وی

مردمان زیر فرمان ایران بالغ بر یک هزار تیره و توده بوده اند. خشایارشا این کشورها را این گونه آشکار می نماید: فرسار من این کشورها را نگه داشت: ماد خوزستان( ایلام ) رُخَج (بلوچستان امروزی) ارمنستان زرنگ (سیستان) پَرَثوَ (خراسان) هرات بلخ سُخر خوارزم بابِل آشور ثَتَگوش (دره رود هیرمند) سارد مصر یونانیها مُکران (عمان امروزی) عربستان گندژ (دره کابل) هند کاپادوکیه (سوی خاوری آسیای کوچک) دَها (تباری سوی خاوری دریای خزر) سکاها ( دارای دو گروه سکاهای هوم خوار و تیزُخود) _ لیبی ها کاریها (جنوب باختری آسیای خُرد) و حبشی ها.

کیان

بن مایه گان :

۱. لغت نامه دهخدا

۲. تاریخ مردم ایران، تاریخ ایران قبل از اسلام، عبدالحسین زرین‌کوب.

۳. ایران باستان حسن پیرنیا.

۴. پیامبر آریایی امید عطایی.

۵. تاریخ هرودوت ترجمه وحید مازندرانی.

۶. تاریخ ده هزار ساله ایران عبدالعظیم رضایی.

نگارش و گردآوری:

علی پورزارع گل نشینی

لینک منبع : لینک به مطلب