وجه غالب مفهوم مشاوره در حافظه جامعه ما با مراجعه پس از بروز یک مشکل و یا وضعیت دشوار روانی برای دریافت کمک به بک متخصص این رشته عجین گردیده است.

مشاوره پیشگیرانه سلامت روان؛ ضرورت ها و فواید مراجعه به مشاور در موسم سلامتی

سرعت روز افزون روند رو به پیچیدگی تغییرات جوامع در ابعاد گوناگون و ناممکن گردیدن همگامی بخشی از شهروندان و خانواده ها با طیفی از مسائل جدید برآمده از این تغییرات، آنان را با بحران عدم انطباق با این شرایط نوشونده ناپایدار مواجه نموده و منجر به بروز برخی تعارضات درون فردی و بین فردی گردیده است. سازگاری با شرایط جدید و تطبیق با الزامات زیستی متعادل در بستری مدام در حال تغییر در بسیاری موارد از عهده و توان افراد خارج می گردد. در این شرایط و قبل از بروز تعارضات ناشی از عدم سازگاری با شرایط جدید، احساس نیاز به نیرویی خودتوانمندساز برای تسهیل گذر از موانع فرا رو و گذار به تعادل روانی در زندگی امری ضروری می نماید. مشاوره پیشگیرانه سلامت روان به عنوان خدمتی تخصصی، یکی از راهبردهای راهگشا در این راستا می باشد. معمولا در عرف اجتماعی جاری، مراجعه به مشاور و دریافت مشاوره پس از پیدایش اختلالی روانشناختی در روند زندگی و یا کارکردهای روانی فردی و اجتماعی افراد، به رسمیت و مجاز شمرده می شود. این بدان معناست که جامعه، شانی برای مراجعه افراد سالم قبل از ابتلا به اختلالات و نارسایی های روانی به مشاور و بهره مندی از خدمات مشاوره قائل نمی باشد. مشاوره پیشگیرانه مفهومی است که در یک دهه و بویژه چند سال اخیر بیش از پیش از سوی صاحبنظران این عرصه وارد ادبیات مشاوره گردیده است.

مشاوره پیشگیرانه مبتنی بر یک نگاه پیشگیرانه، ارتقاء دانش و مهارت های شخصی در مشاوره های فردی و دانش و مهارت های جمعی در مشاوره های گروهی بمنظور پیشگیری از ابتلاء به طیفی از اختلالات روانی عاطفی پیشگیری پذیر در افراد سالمی که هنوز به اختلالات روانی گرفتار نیامده اند را مد و مورد نظر دارد. بسیاری از اختلالات و وضعیت های دشوار، آزارنده و توان کاه روانی که ساده ترین آنها اختلال در تطابق با تغییرات اجتماعی نسبتا سریع در جوامع امروزی است از ترکیب و در آمیختگی تدریجی پیش سازهای بالقوه درون و برون فردی پدید می آیند. به عبارت دیگر پدیدآیی و فعال شدن بسیاری از شرایط دشوار زیست روانی ناشی از به هم پیوستگی پیش سازهای بالقوه نافعالی است که در شرایط فقدان مشاوره پیشگیرانه به هم پیوسته و فرد زودتر در معرض فعال شدن این اختلالات و وضعیت های دشوار زیستی روانی قرار می گیرد. مشاوره پیشگیرانه سلامت روان از طریق ایجاد عایق میان این پیش سازهای نافعال بالقوه، مانع از به هم پیوستگی و به تبع آن فعال شدن اختلالات و وضعیت های دشوار و توانکاه روانی در افراد در معرض ابتلا می تواند گشت. از منظر این منطق با گسترش مراکز مشاوره پیشگیرانه در سطح جامعه و تشویق شهروندان سالم به بهره گیری منظم از خدمات مشاوره پیشگیرانه، زمینه بروز و ظهور بسیاری از اختلالات افولگر سلامت روان در شهروندان فروکاسته و در بسیاری موارد آنها را از میان برداشت. یکی از توجیهات ارزنده اولویت بخشی به این رویکرد را می توان از منظر اقتصاد سلامت اقامه نمود. از این منظر، هزینه پیشگیری از بسیاری از اختلالات و وضعیت های دشوار روانی مخرب، با تکیه بر خدمات مشاوره پیشگیرانه به مراتب کمتر و ارزان تر از درمان های پرهزینه تر و زمان بر آنها می توان دانست.

تحقق این امر اما در گرو ظرفیت آفرینی فرهنگی برای استفاده از خدمات تخصصی مشاوره پیشگیرانه سلامت روان در ابعاد و زمینه های مختلف می باشد. باورمندی به اثربخشی مشاوره و اعتقاد به مراجعه افراد سالم به مشاور، در فرهنگی که در بسیاری موارد افراد ناسالم از مراجعه به مشاور به دلایل فرهنگی از جمله ترس از برچسب های اجتماعی ناپسندیده اجتناب می ورزند شاید کمی دشوار می نماید. ظرفیت آفرینی فرهنگی از طریق معرفی دقیق و عمیق رشته و حرفه مشاوره به عنوان یکی از رشته های علمی که علاوه بر دانش، هنر را نیز در خود نهفته دارد، می تواند عموم شهروندان را با فرصت هایی که خدمات تخصصی مشاوره برای آنان در پی خواهد داشت آشنا نماید. این آشنایی کم و کیف اقبال عمومی شهروندان حتی سالم به مشاوران و بهره گیری از خدمات تخصصی مشاوره را تسهیل و تسریع خواهد نمود.

در جامعه مدرن شونده امروزین، توجه به ارزش های مشاوره و استفاده از مشاوره پیشگیرانه دریچه هایی به روی شهروندان در معرض آسیب های روانی خواهد گشود که خواهند توانست در سایه آن با دانش و مهارت افزایی خویش در حوزه های آسیب پذیر، در مسیر خودتوانمندسازی روانی خویش گام برداشته و با حفظ و ارتقاء سلامت روانی، خود، خانواده و جامعه را از مزایای یک شهروند سالم تر، کارآمدتر و خودشکوفاتر برخوردار گردانند.

یحیی بازیاری زاده

لینک منبع : لینک به مطلب