کیفبت و خصوصیات مدیران به یاد ماندنی

همه مدیران قبلی را به یاد می آورم ، بعضی خوب نبودند ، اغلب خوب بودند .اما یکی از آنها به وضوح در ذهن ماندگار است ، در واقع بخاطر ماندنی بود. مدیران فراموش نشدنی دارای کیفیت ها و خصوصیاتی هستند که بر روی کاغذ آنرا نمی شود نشان داد بلکه همیشه با پیش آمدن موضوعی بیاد می آیند – در ذهن یا قلب افرادی که آنها را رهبری و هدایت کرده اند جای دارند .

در این نوشته چند مشخصه و خصوصیت مدیران مثبت و خوبِ فراموش نشدنی یا بیاد ماندنی آورده می شود :

آنها باور دارند که غیر قابل باورند

اغلب افراد بدنبال بدست آوردن چیزهای ساده و قابل دسترس هستند ؛ این موارد اغلب اهداف یا مقاصدی هستند که به صورت تدریجی و مرحله به مرحله حاصل می گردد بجای آنکه غیر قابل تصور باشند .

مدیران به یاد ماندنی انتظارات فراتری دارند – از خودشان و از همکاران . بدلیل لین انتظارات بالا ، آنها به شما نشان خواهند داد که چگونه به آنچه که مورد انتظار است دست یابید. آنها شما را در مسیر راه مبارزه قرار میدهند برای آنکه به سوارکاری مثال زدنی تبدیل شوید .

آنها فرصت ها را در شرایط عدم اطمینان و در شرایط مطمئن ، می بینند

مشکلات غیر قابل پیش بینی ، موانع پیش بینی نشده ، بحرانهای عمده … اغلبِ مدیران را وادارمی کند که بادبانها را پایین بیاورند، طناب بادبان را رها کنند ، و امید به آینده در طوفان ناپدید می گردد.

فقط تعداد کمی از افراد ، بحران و شرایط دشوار را فرصت تلقی می کنند . اینگونه افراد کاملاً وقوف دارند که وقتی کارها دارد آرام و روان به پیش میروند ، قبولاندن انجام تغییرات عمده به دیگران ، حتی ضروری ترین آن نیز بسیار دشوار است.

آنها میدانند فقط زمانی که یک مشتری عمده از دست برود سازماندهی دوباره گروه فروش بسادگی قابل پذیرش است. آنها آگاهند که خلق کانالهای جدید فروش ، آسانتر است وقتی که یک رقیب جدید وارد بازار شده است . آنها میدانند وقتی که جریان و روند تامین تدارکات و قطعات در بازار در حال از هم پاشیدن است سازماندهی مجدد شیوه بهره برداری کارخانه بسیار ساده تر امکان پذیر می گردد .

مدیران بیاد ماندنی بی ثباتی و عدم اطمینان را نه مانند یک دیدبان و سنگربان ، بلکه چون یک فرد هشیار و توانمند می بینند . آنها دوباره سازماندهی می کنند ، شکل میدهند ، مهندسی مجدد می کنند بخاطر بازسازی اطمینان ، ایجاد انگیزه و الهام بخشیدن ، و دراین فرایند ، سازمان را قوی تر می سازند .

آنها هیجانات خود را در آستیهایشان دارند

مدیران خوب حرفه ای هستند .

مدیران به یاد ماندنی افرادی حرفه ای اند و با این وجود، افرادی با فکر و ذهن باز هم هستند. آنها وقتی کارها بخوبی پیش میرود صادقانه هیجان زده و برانگیخته می شوند . آنها برای کار سخت و تلاش فوق العاده قدردانی صمیمانه ابراز می کنند. آنها گاهی دلسردی هم ابراز می کنند – نه برای دیگران ، بلکه برای خودشان . آنها افراد را بزرگ می دارند ، همدلند ، نگران می شوند. بعضی اوقات حتی عاجز یا عصبانی می شوند .

خلاصه ، آنها بشرند ، و بعضی مدیران بالادستی یا همردیف را دوست ندارند ، آنها اگر چیزی را بدانند در آن مورد اقدام می نمایند .

حرفه ای بودن ستودنی است . حرفه ای گرایی همراه با درستیِ آمیخته با انسانیت پذیرفتنی است .

آنها هوشمند و کاردان هستند

بسیاری از مدیران بر کارکنان خود حکمروایی دارند ولی کارکنان از کار کردن با آنها هیچ لذتی نمی برند و به نظر آنها هیچ چیزی بدانها اضافه نمی شود .

مدیران به یاد ماندنی علاوه بر هوشمندی ، کاردانی ، موقعیت سنج هم هستند در عین حالی که سازمان خود را هدایت می کنند ، تقریباً همیشه با عملکرد مثبت خود ، مطلبی را به کارکنان و زیردستان می آموزند .

به جرات می توان گفت کار کردن با مدیر تند اخلاق و یا ایراد گیر ولی کاردان ، بر کار کردن با مدیر خوش اخلاق ولی کم اطلاع و ناکارآمد ترجیح دارد .

آنها همیشه از عملکرد مثبت قدردانی می کنند

بعضی روسا و مدیران به نحوی با کارکنان خود رفتار می کنند که زیردستان همیشه احساس می کنند که بدهکارند و به همین دلیل اغلب کارکنان بدنبال کار مثبت وعملکرد بهتر نیستند و به اندازه رفع مسئولیت انجام وظیفه می کنند.

مدیران به یاد ماندنی ، در همه احوال عملکرد کارکنان را زیر نظر دارند . و در موقع لازم از عملکرد خوب و عالی کارکنان قدردانی مناسب بعمل می آورند . حتی بعضی اوقات خود کارکنان هم متوجه نمی شوند که پاداش یا قدردانی انجام یافته از جانب یا به توصیه چه کسی بوده است .

آنها دیگران را در مراحل انجام کار، حفاظت می کنند

مدیران مخوف کارکنان خود را زیر اتوبوس کار می اندازند .

مدیران خوب هرگز کارکنان خود را در زیر اتوبوس کار رها نمی کنند .

مدیران به یاد ماندنی می بینند که اتوبوس در حال آمدن است و کارکنان خود را کنار می کشند اغلب بدون آنکه خود کارکنان این مطلب را بفهمند تا زمانی خیلی دیر و دیرتر شاید متوجه شوند ، زیرا مدیران بیاد ماندنی هرگز برای خود کسب اعتبار نمی کنند . و اگر نتوانند کارکنان را از مقابله با حجم عظیم کار محافظت نمایند ، حداقل هشدار می دهند .

آنها اینجا هستند ، کارت را انجام بده .. و با آرامش انجام بده

افراد بزرگوار مزد را براساس کار روزانه پرداخت می کنند . به اندازه واقعی و ارزش مناسب وبراساس میزان زحمتی که کشیده شده است .

مدیران بیاد ماندنی هرگز خشک دست نیستند ، به افراد نمی گویند بروند و کارهای کثیف و همراه با تحقیر انجام بدهند . در نظام کاری آنها هیچ کاری هرگز چنان رنج آور نیست ، هیچ وظیفه ای غیر ماهرانه و ملال آور نمی باشد .

مدیران به یاد ماندنی هرگز خود را محق نمی بینند ، این بدان معنی است که هیچکس احساس حق در هیچ مورد نمی کند ولی کارکنانشان از منافع کار خود برخوردار می شوند .

با آمدن آنها کارکنان خوشحال و با رفتنشان غمگین می شوند

بعضی مدیران اگر در سازمان جابجا بشوند یا ارتقا شغلی یابند کارکنان واحد جدید با آمدن آن مدیر شادمان می گردند چون می دانند مدیری در راس امور مستقر شده است که استقلال فکری دارد و بنا ندارد در مواقع بحران و مشکلات اجرایی بجای دست کارمند خاطی، سرِ کارکنان را برای مدیران بالاتر ببرد. در عوض کارکنان واحد قبلی ، ناراحت و غمگین خواهند شد زیرا نمی دانند مدیر جدید چه مقدار شجاعت ، متانت و کاردانی دارد .

آنها با رضامندی هدایت می کنند، نه با اقتدار

هر رئیسی یک عنوان را یدک می کشد . این عنوان به وی این حق را میدهد که دیگران را هدایت کند ، تصمیم بگیرد ، سازمان بدهد ، دستور صادر کند و نظم ایجاد نماید .

مدیران به یاد ماندنی هدایت می کنند زیرا کارکنانش می خواهند که آنها را هدایت کند . کارکنان وی توسط منش و شخصیت خود مدیر انگیزه می یابند و الهام می گیرند ، نه با عنوان وی .

از طریق سخنان و رفتار و عمل آنها ، کارکنان را تشویق می کنند که احساس همکاری با وی را داشته باشند و نه بخاطر ریاست وی . تعدادی از مدیران حتی تفاوت این دو دیدگاه را متوجه نمی شوند ولی مدیران بیاد ماندنی می فهمند .

آنها مقاصد بزرگتر را می پذیرند

مدیران خوب برای دستیابی به اهداف شرکت تلاش می کنند .

یک مدیر به یاد ماندنی نیز برای دستیابی به اهداف شرکت تلاش می کند – و بیشتر از مدیران دیگر به هدف می رسد – اما همچنین برای رسیدن به اهداف بزرگتر هم کار میکند:

ارتقا دادن به کار راهه کارکنان ، نجات کارکنان دچار چالش ، نیوشاندن حس افتخار و خودارزشی به دیگران . آنها فقط به پیچ و مهره ها فکر نمی کنند بلکه به کمک به دیگران در سطح شخصی و فردی آنها هم می اندیشند .

مدیران به یاد ماندنی هدف بزرگتری دارند ، زیرا میدانند تجارت همیشه از مجموعه ای از شخصیت ها شکل می گیرد .

آنها واقعیت را شکار می کنند ، نه مخاطرات جعلی را

تعدادی ار روسا ، مانند بیشتر افراد عادی ، به روشی سطحی ، سعی دارند بیرون از قضیه واقع شوند . ممکن است از طریق لباسهایشان ، گرایشهایشان ، یا با نمایش عمومی برای حمایت از یک ابتکار عامه پسند . بقول بعضی ، آنها بیرون قضیه قرار میگیرند اما نه برای خود غذای استیک ، بلکه بخاطر جلز و لز کردن آن هنگام پخت.

مدیران به یاد ماندنی هم کنار قضایا می ایستند البته بدلیل آنکه آنها تمایل ندارند بدنبال شهرت طلبی و کارهای نمایشی بروند ، برداشتن قدم دور از شهرت ، پذیرش سختیِ نادیده انگاشتن در وضعیت موجود ، و خطر دریانوردی در آبهای ناشناخته .

آنها مخاطرات حقیقی را می پذیرند نه بخاطر خود مخاطره بلکه برای پاداشی که وجودش را باور دارند . و الگویشان الهام بخشیدن به دیگران برای پذیرش خطر برای دستیابی به آن چیزی که باور دارند حصول به آن امکان پذیر است .

خلاصه ، مدیران به یاد ماندنی به دیگران الهام می بخشند تا به رویاهایشان برسند : با کلمات ، با اقدامات ، و مهمتر از همه با الگوها .

حجت الله مهریاری

با برگردان و برداشت از مقالات لینکدین و تجربیات فردی