نگاهی به نسخه​های بومی حقوق بشر و اشتراکات و اختلافات آنها با حقوق​بشر بین​المللی

دوگانه بومی سازی یا جهانشمولی

کلمات دارای بار معنایی خاصی است. از این روست که نمی توان مدعی شد اضافه کردن یک صفت یا مضاف الیه به یک کلمه بدون قصد و منظور خاصی است.

بر این اساس، هدف متفکران و سیاستمداران از اضافه کردن کلمه اسلامی به واژه پرکاربرد جهان امروز یعنی حقوق بشر هم قابل شناسایی است. باید فهمید قید اسلامی چه تاثیری بر لفظ و معنای حقوق بشر دارد و چه تمایزی به آن می دهد.

حقوق بشر، جهانشمول یا بومی؟

میان متفکران حقوق بشری، کم نیستند کسانی که به نظریه جهانشمولی حقوق بشر رای بدهند. از دید این افراد حقوق بشر بومی یا محلی خطری برای اصل حقوق بشر است، زیرا در این صورت نخواهیم توانست در مقابل نقض فاحش حقوق بشر در نقاط مختلف جهان بایستیم و مثلا اگر افرادی جراحت وارد کردن بر کودکان را خلاف حقوق بشر ندانند باید سر تسلیم مقابل آنان فرود بیاوریم. در مقابل کسانی هم هستند که می گویند اگر قرار باشد ارزش های جهانشمول معیار حقوق بشر قرار بگیرد، قدرت های بزرگ و بخصوص جهان غرب با زور آکادمیک و رسانه ای خود سعی می کنند نظریات خود را با عنوان حقوق بشر به جهان قالب کنند و در این صورت فرهنگ ها و خرده فرهنگ های دیگر یا عقاید دینی و سنتی مردم در سراسر جهان را نادیده بگیرند و هضم کنند. اصل دعوای حقوق بشر اسلامی در اینجاست. جنگ میان بومی سازی حقوق بشر یا جهانشمولی آن.

حقوق بشر اسلامی چیست؟

معنای حقوق بشر اسلامی نزد مولفان آن کاملا روشن است. حقوق بشر اسلامی، مجموعه حقوقی است که یک فرد براساس ارزش های مورد اعتقاد اسلام دارد. اگرچه چنین تعریفی می تواند باعث گسست شدید از مفهوم حقوق بشر به معنای جهانی یا غربی آن شود، اما نگاهی به مصادیق مورد اشاره حقوق بشر اسلامی و جهانی ما را به این نتیجه می رساند که این دو مفهوم بسیار به یکدیگر شبیه هستند. دلیل این موضوع چیزی نیست جز این که اسلام بر ارزش ذاتی انسان اشاره دارد (و لقد کرمنا بنی آدم) و هیچ گاه دین را دلیل اعطای حقوق اساسی بشر ندانسته است. از این روست که امیرالمومنین به مالک اشتر توصیه می کند با مردم به نیکی رفتار کند که یا برادر دینی اویند یا در آفرینش با او مشترکند، یعنی انسانند. دقیقا بر همین اساس است که حجم بالایی از اعلامیه جهانی حقوق بشر اسلامی قاهره که اعلامیه مشترک در کشورهای مسلمان است با اعلامیه جهانی حقوق بشر و دو پیمان اصلی یعنی پیمان حقوق مدنی و سیاسی بشر و پیمان حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بشر متفاوت است.

چهار عامل شکاف

با این حال، چهار مساله باعث شکاف میان این دو مفهوم می شود. نخست این که از نظرگاه اسلامی، برخی حقوق بشر قیود خاص خود را دارند و به صورت مطلق برای بشر وجود ندارد. از این رو مثلا کشیدن کاریکاتور از پیامبر اسلام در حقوق بشر اسلامی مصداقی از حق آزادی بیان نیست و جایز شمرده نشده، در حالی که در غرب این موضوع نه تنها برای پیامبر اسلام که برای دیگر پیامبران نیز جایز است. علاوه بر این بحث نظری، دفاع سیاستمداران غربی از چنین اقداماتی که در نظرگاه مسلمانان یک توهین به حساب می آید، خود باعث افزایش شکاف میان حقوق بشر از دیدگاه مسلمین و سایر افراد در جهان می شود.

حقوقی که اسلام به آنها معتقد نیست

در عین حال اعطای برخی حقوق از نظرگاه اسلامی جایز نیست مثل حقی که اخیرا در قالب حق آزادی ازدواج برای ازدواج به همجنسگرایان در برخی کشورهای جهان داده می شود؛ در حالی که اسلام نه تنها این مساله را حق نمی شمرد بلکه از منظر اخلاق و حفظ نهاد خانواده با آن روبه رو شده و برای آن مجازات تعیین کرده است. البته چنین مسائلی معدود و محدود هستند، ولی تاکید نظام رسانه ای غرب بر این حقوق و نقض آن در کشورهای اسلامی باعث افزایش طول و عرض شکاف می شود.

عملکرد بد دولت ها و گروه های مسلمان

نکته سوم این است که متاسفانه عملکرد اجرایی برخی کشورهای مسلمان در زمینه اجرای حقوق بشر مناسب نبوده است و همین مساله یکی از دلایل اصلی اعتراضات و اسقاط نظام هایی بوده که تحت عنوان بهار عربی یا بیداری اسلامی در چند سال اخیر در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به وقوع پیوسته است. این عملکرد اجرایی را باید در کنار عملکرد دشمن پسند برخی گروه های افراطی مسلمان دانست که بدیهی ترین حق آدمیان یعنی حق حیات را هم نادیده می گیرند و به نام اسلام دست به تجاوز به حقوق مردم می زنند. نمونه حکومت هایی چون لیبی و مصر و نیز گروه هایی چون طالبان و داعش باعث می شود نام اسلام در اجرای حقوق بشر خراب شود و آلترناتیوی چون حقوق بشر جهانشمول یا غربی به میان بیاید.

عملکرد دو گانه مدعیان حقوق بشر

نکته چهارم هم وضع جامعه جهانی در اجرای حقوق بشر است. اگر به این روزهای فلسطین نگاه کنید و آن گاه سکوت برخی مجامع حقوق بشری و مدعیان همیشگی این حقوق در جهان را نظاره کنید به مسلمانان حق خواهید داد به این حقوق بشر و نیز مجریان و مدعیان آن بی اعتماد شوند و در مقابل به سمت بومی سازی حقوق بشر بروند.​ به این ترتیب دو مساله نظری (قید داشتن برخی حقوق ادعایی و منع برخی حقوق ادعایی در نظرگاه اسلام) و دو مساله اجرایی (عملکرد بد دولت ها و گروه هایی که حداقل در نام مسلمان هستند و عملکرد دو گانه جامعه جهانی بخصوص غرب) باعث می شود این دو نظریه هر چه بیشتر از یکدیگر فاصله بگیرند.

راهکار؛ اجرای مشترکات و تعامل درباره​اختلاف ها

با وجود این بررسی منشورهای حقوق بشر اسلامی و غربی و حتی سایر منشورهای حقوق بشر بومی چون آفریقایی و آمریکایی نشان می دهد بشریت در مصادیق حقوق بشر اشتراکات بسیاری دارد. همه جهان به حق حیات و احترام به زندگی آدمیان اعتقاد دارند. همه برای انسان ها حقی برای بیان اندیشه ها، افکار و انتقادات خود قایلند. همه می دانند حقوق زن به عنوان قشری که به هر طریق مورد ظلم تاریخی قرار گرفته باید احقاق شود . بر این اساس است که می توان مدعی شد مشکل جهان امروز نه حقوق بشرهای بومی که عدم اجرای حقوق بشر است. اگر به همین منشورهای موجود (چه اسلامی و چه جهانی آن) عمل شود می توان باب گفت وگویی را باز کرد و درباره حق های جدید بشری و محدودیت ها و قیود حق های موجود بشری گفت وگو کرد تا شاید روزی به یک سند مورد اعتقاد همه ابنای بشر رسید.

مصطفی مسجدی آرانی

لینک منبع : لینک به مطلب