سالیان متمادی بحث ایجاد اتحاد میان کشورها در قاره های مختلف جهان مطرح بوده است. آمریکاییها ، اروپاییان، آساییها و آفریقاییان همواره بدنبال بدست آوردن راه کارهای جدید جهت پیشرفت بوده و هستند.

آیا ایالات متحده آفریقا می تواند شکل بگیرد؟

سالیان متمادی بحث ایجاد اتحاد میان کشورها در قاره های مختلف جهان مطرح بوده است. آمریکاییها ، اروپاییان، آساییها و آفریقاییان همواره بدنبال بدست آوردن راه کارهای جدید جهت پیشرفت بوده و هستند.

در زمانی وزیر وقت امور خارجه کشورمان گفتند: زیرساخت های مورد نظر برای همگرایی کشورهای آسیایی با تشکیل شوراهایی چون شورای همکاری خلیج فارس، اکو، آسعان و دیگر نهادها مهیاست و برای افزایش همکاری ها باید نسبت به تشکیل اتحادیه آسیایی هدفگذاری و سرمایه گذاری شود. کشورهای اروپایی از دل جنگ های اول و دوم جهانی اتحادیه اروپا را تشکیل دادند اظهار داشت: اتحادیه آفریقایی و همچنین تشکیل اتحادیه کشورهای آمریکای لاتین نیز بر همین اساس تشکیل شده است و مقتضی است ما نیز با الگوگیری از این شیوه نسبت به تشکیل اتحادیه آسیایی وارد عمل شویم.

اما آیا این موضوع به صلاح همه قاره ها میباشد؟ و اساسا تشکیل این اتحادیه ها می تواند کارساز باشد و یا موقتی و برای نمایش است؟ آیا همه کشورهای در حال توسعه با نام جهانی شدن و جهانی فکر کردن و کار گروهی آشنا هستند و یا اینکه هنوز رهبران بعضی کشورها بدنبال به کرسی نشاندن حرفهای خویش در کل دنیا هستند؟!

اما در آفریقا، این قاره بکر و دست نخورده که دومین قاره پهناور جهان پس از آسیا است و بزرگ ترین کشور آن الجزایر و کوچک ترین منطقه آن جزایر سیشل که در اقیانوس هند می باشد از قدیم مورد هجمه بسیار کشورهای استعمارگر قرار گرفته و غارت شده است. در جلسه ای وزیر روابط و همکاریهای بین المللی آفریقای جنوبی تاکید کرد چالشها و مشکلات قاره آفریقا را فقط می توان با راه حلهای آفریقایی برطرف کرد. از طرفی وزرای خارجه و کمک های عمرانی کشورهای عضو اتحادیه اروپا، برای تعیین استراتژی مشترک آفریقائی، گردهم آمدند و آنها نیز برای حضور پر رنگ تر در قاره سیاه تلاش می کنند. ولی در این میان دولت اوباما با برگزاری اجلاسی سعی در برجسته نمودن حضور خود در آفریقا می نماید.

در ماه اوت در واشنگتن خبرهایی در پی وقوع است. درعرض سه روز قرار است اجلاس سران آمریکا و آفریقا برگزار شود که به گفته برگزار کنندگان در نوع خود بی نظیر است و برای اولین بار یک رییس جمهور آمریکا در چنین سطحی پذیرای رهبران آفریقایی است که برای ایجاد یک رابطه قوی تر بین آمریکا و آفریقا پی ریزی شده است و آمریکاییان بدنبال سرمایه گذاری و تجارت بهتر با آفریقا هستند و می خواهند که به تامین امنیت این قاره نیز بپردازند! .

اوباما در سال ۲۰۱۰ به ایجاد شبکه YALI ( طرح رهبران جوان آفریقا) پرداخت که در طی آن حدود ۵۰۰ رهبر جوان آفریقایی به آمریکا آمده و آموزشهای لازمه را می بینند تا به قول آنها امروزی شوند و جهانی فکر کنند.

وی در مراسم افتتاحیه کنفرانس سه روزه رهبران جوان آفریقا به آنها گفت به موازات تلاش آنها در راستای ایجاد اقتصادهایی قدرتمند که دربرگیرنده فرصت های شغلی و اقتصادی باشد، ایالات متحده با کشورهای آفریقایی همکاری خواهد کرد، و به تقویت و توسعه تجارت و سرمایه گذاری خواهد پرداخت که زمینه را برای رشد فراهم می کند.

اوباما خطاب به شرکت کنندگان در نخستین اجلاس رییس جمهور با رهبران جوان آفریقا که در ۵ ۳ اوت در واشنگتن برگزار شد، گفت: "هیچکس نباید برای استخدام شدن و یا بهره مند شدن از خدمات اساسی ارایه شده توسط دولت مجبور به پرداخت رشوه شود. ما در چهارچوب راهبرد توسعه جدید خود، بر شفافیت، مسئولیت پذیری، و ایجاد یک جامعه مدنی قدرتمند تاکید زیادی داریم – این موارد از اصلاحاتی هستند که به ایجاد و پیشبرد تغییراتی زیربنایی و ساختاری کمک می کنند."

در مقاله ای در وال استریت ژورنال آمده است که :

شاید هدف نشست ماه اوت در واشنگتن اندکی حقیقت بخشیدن به تعبیر رویای قدیمی باشد.

روزنامه نگار و رهبر ملی در آفریقا، مارکوس گاروی شعری در مورد آن نوشت و باب مارلی در مورد آن آهنگی را خواند. رهبر سابق قدرتمند لیبی معمر قذافی ثروت نفت خود را در آن ریخت اما هیچ کدام نتوانستند تاسیس ایالات متحده آفریقا را ببینند.

باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا در ماه اوت میزبان افتتاحیه اجلاس سران آمریکا و آفریقا در واشنگتن است و فقط تعداد کمی از۵۴ رهبر آفریقا از جمله رابرت موگابه، رئیس جمهور زیمبابوه، که هنوز هم هدف تحریم آمریکا است دعوت نشده اند.

از مطالبات آمریکا در این اجلاس می توان به بحث های گسترده در مورد این قاره و از جمله مسائلی به مانند: امنیت و تروریسم، ترویج طرح های منطقه ای و به مانند اشتراک گذاری شبکه برق اشاره کرد.

در این اجلاس خواست اوباما به دیدار گروهی با سران آفریقایی است و نه به صورت انفرادی که این می تواند اجرایی هدفمند برای پروبال دادن دیپلماتیک برای نشان دادن وسعت این اجلاس باشد.

چشم اندازی از یک قاره ای فقیر که کشورهایش روزی بتواند با یکدیگر متحد شده و پیشرفت قابل ملاحظه ای پیدا کند ،اغوا کننده بوده و سالها ذهن جغرافیدانان و فعالان و سیاستمداران را به خود مشغول کرده است.

اما هنوز این آفریقا است که با توجه به سیاستهای استعماری در مرزهای امروزیش باقی مانده است و سوال اینجاست که آیا این ایده هنوز هم می تواند به وحدت سیاسی این کشوها تبدیل شده و زندگی جدیدی برای ساکنان آن از یک جامعه یکپارچه اقتصادی پیدا کند.

موانع توانمندی بر سر راه این موضوع وجود دارد. آفریقای جنوبی با نیجریه و کنیا بر سر قوانین روادید مسئله دارد و یا مسئله اراضی بین مالاوی و تانزانیا بر سر دریاچه و اکتشاف نفت آن هنوز هم ارز مسائل مهم عدم اتحاد می تواند قرار گیرید.

همه با هم دست می دهند و به یکدیگر ارادت نشان می دهند ولی این فقط مربوط به داخل جلسات است و لحظه ی بیرون آمدن از جلسات همه چیز فراموش می شود.

به ضم بسیاری از کارشناسان نگرش دولت اوباما بصورت کل(یکپارچه) به این قاره می تواند حتی معکوس بوده وهم به لحاظ دیپلماتیکی و هم به لحاظ استراتژیکی یاعث عدم حل موضوع شود.

آمریکاییها امیدوارند که فرصت مناسبی برای رهبران قاره سیاه بوجود آید تا در کنار این اجلاس به بحث با یکدیگر پرداخته و به نتایج خوبی برسند. آنها می خواهند تا تا با ارائه پروتکل مناسب و پذیرایی و تامین امنیت مناسب برای سران آفریقایی محفل مناسبی برای برگزاری نشستهای آنها بوجود آورده و این اجلاس را پر بار قلمداد نمایند.

سوال اساسی تر این است که آیا این بهترین روش برای پیشبرد منافع ایالات متحده در این قاره است. آمریکا رقبایی نیز برای حضور در آفریقا پیش رو دارد .

چین که اتفاقا ۴۱/۱۴ میلیارد دلار در آفریقا سرمایه گذاری کرده و یا ژاپن که نشست ژاپن و آفریقا را در توکیو برگزار کرد و در آن نسشت شین َزو آبه نخست وزیر جلسه ای بمدت ۱۵ تا ۲۰ دقیقه با هریک ازسران آفریقایی برگزار کرد.

اگر در تاریخ نیز بنگریم اتحاد بین آفریقاییان مطرح نبوده و نمی تواند واقع بینانه باشد.

آفریقا بزرگتر از آمریکا، چین ، هند، ژاپن و کل اروپا است.

در آنجا بیش از ۲۰۰۰ نوع زبان و گویش وجود داشته و میلیاردها انسان را در خود جای داده است.

بعد از جنگ جهانی دوم که همزمان با به پایان رسیدن اسمی استعمار در آفریقا بود ، بسیاری از رهبران جدید در آفریقا استدلال کردند که توسعه اقتصادی و اجتماعی این قاره نیاز به وحدت سیاسی دارد. در کنفرانس ۱۹۶۳ رهبران آفریقایی رییس جمهور جدید وقت غنا هشدار داد که اگر الان این فرصت را از دست بدهیم راه نفاق و تفرقه در این قاره بیشتر شده و مردمان آفریقا هرگز ما را نخواهند بخشید.

شاید یکی از طرفداران اصلی تشکیل ایالات متحده آفریقا سرهنگ قذافی رهبر مسبوق لیبی بود که در جلسه ای در سنگال به مخاطبانش گفت که آفریقا نیاز به یک ارتش متحده دارد تا به جنگ دزدان دریایی برود. او حتی برای رسیدن به پول واحد آفریقایی نیز جنگید و حتی بدنبال تشکیل این حکومت واحد آفریقایی بود تا در لیبی مستقر شود.

در نشست سال ۱۹۹۱ نیجریه ، رهبران آفریقایی موافقتی کردند تا بلوکهای تجاری منطقه آفریقا را یکپارچه سازند و این پیمان را به تصویب رساندند و چند سال بعد نقشه به ایجاد تاسیس مناطق آزاد پرداخته و همچنین تصمیم مهمی را برای ایجاد واحد پول مشترک تصویب کردند تا سال ۲۰۲۸ اجرایی شود.

در این میان بازهم قذافی جسورانه به تحت فشار قراردادن چند تن از رهبران کشورهای آفریقایی پرداخت که در سال ۲۰۰۵ در لیبی گردهم آمده بودند تا به بررسی اجراییات تشکیل ایالات متحده آفریقا تا سال ۲۰۱۵ بپردازند. که البته رییس جمهور اوگاندا تغییر موضع داده و بدنبال یکپارچه سازی اقتصادی برآمد.

تولید کنندگان خارجی نیز انگیزه محدودی برای سرمایه گذاری در مناطق آفریقایی پیدا می کنند زمانی که می بینند تامین کنندگانشان به راحتی نمی توانند به حمل و نقل کالا در مرزهایشان بپردازند. و چون بیشتر آفریقایی ها فروشنده مواد خام هستند تا تولید محصول بنابراین حتی تمایل خرید از هم را نیز پیدا نمی کنند. تجارت درون قاره آفریقا تنها ۱۲% از کل تجارت این قاره را شامل می شود.

با این حال نشانه هایی از ادغام به آرامی دیده میشود. در غرب آفریقا ۸ کشور به تاسیس ارز رایج پرداخته و ایجاد یک بانک مرکزی و در آفریقای مرکزی ۶ کشور همین روش را پیش گرفتند.

آفریقاییان شرقی می توانند با همان کارت ملی به نقاط شرقی سفر کنند و رهبران شرق آفریقا و جنوب آن تلاش برای ایجاد تاسیس منطقه آزاد تجاری را در سالجاری در پیش گرفتند.

نشست آتی آمریکا و آفریقا به تقویت نظر کارشناسان به آینده آفریقا ارتباط بسیار نزدیکی پیدا می کند و می تواند باعث شود که این کشورها از لحاظ اقتصادی بیشتر به هم نزدیکتر شوند و ایدئولوژی رهبران آنها در این مسیر کمرنگ شود. و به گفته های آنها روزهای از دست رفته از دست رفته اند و باید به روزهای جدید بیاندیشیم.

و حال باید دید که آینده این قاره در دستان چه کسی قرار می گیرد.

تهیه : ایمان محسنی نیا

پژوهشگر ، کارشناس جغرافیا و برنامه ریزی شهری

لینک منبع : لینک به مطلب